lilia my little angel

مهربونم عشقم همه زندگیم 15 ماهگیت مبارک ببخشید که4 روز دیر اومدم بنویسم خیلی ملوس شدی خیلی.خیلیم باهوشی بهت می گم لیلیا دوغ می خوری لیوانتو برمیداری می گیری جلوی من یعنی دوغ بریزم لیلیا بریم دد سریع لباتو غنچه می کنی به هر کسی که  اونجاست بوس بدی بای بای می کنی یعنی دار ی میری دد هر کسیم لباس بیرون تنش کنه همین کارارو می کنی عاشقه اینی که پشت فرمون بشینی ولی وقتی ک سی پشت فرمون نیست و ماشین پارکه تا بابا یا من میایم پشت فرمون خودت میخوای بری اون طرف حرفایی که بهت می زنم و تکرار می کنی البته با زبون خودت ولی شبیه گفته های من از اینکه تنها راه بری می ترسی ولی وقتی یه دستتو می گیریم ب...

لیلیای من چندتا کلمه خوشگل یاد گرفته به چای می گه گا گا از بس که مامانی بهش می گفت لیلیا چا چا می خوری؟ به موبایل می گه موه عصبانی که میشه می گه بیلیه بیلیه بیلیه پشت سر هم حرف گ رو همش توی سخنانش به کار می بره به بای بای می گه گای همش شعر می خونه می گه مینو مینو مینو مینو به اب مب گه با(منم که بچه بودم به آب می گفتم با) من یه خرس گنده دارم لیلیا عاشقشه همش میره سرشو می چسبونه بهش و بوسش می کنه و نازش می کنه ...

اخه این خونه پر از اسباب بازیه اونوقت تو عاشقه جعبه گوش پاک کنی تا بریزیشون بیرون و 1 ساعت باهاش سرگرم باشی جالبه این همه برات اسباب بازی خریدم نگاهشونم نمیکنی نهایتا 3 دقیقه باهاشون ور بری ولی با یه جعبه گوش پاک کن و محتویاتش اینقدر سرگرم میشی. چی بگم والا ...

جمعه 24 شهریور 90 با مامانای کلوپ (مامانای گل فرشته های ناز تیر و مرداد و شهریور90 )یه تولد دسته جمعی توی  play house فرشته گرفتیم خیلی خوب بود خیلی توام کلی بازی کردی و با دوستات شیطونی کردین ایشالله که همتون 120 سال زنده و سلامت باشید ...